سلام.
حوصله ندارم از اتفاقات امروز بگم هرچند اتفاق خاصی هم نیوفتاد،دوست دارم از حالم بگم.
حس میکنم از اون وقتاس که موتورم خاموش میشه و از همه چی دور میشم،از اون وقتا که خودمم نمیدونم چی میخوام،از اون وقتا که بیشتر توی افکارم غرق میشم و سکوت میکنم،از اون وقتا که پناه میبرم به موزیک هایی که نه حسی رو بهم منتقل میکنن نه از گوش کردنشون لذت میبرم،شاید دنبال راهیی میگردم که بتونم کمتر فکر کنم.
اون دختری که بهتون گفتم بهش پیام دادم جواب نداد و فکر نمیکنم دیگه جوابی هم داده بشه.
حتی دوست ندارم مثل همیشه بشینم و برنامه بنویسم توی این موقعیت ها و کاری کنم ذهنم آروم شه و مجبور بشم به برنامم عمل کنم.
حتی علاقه به خوردن قهوه هم ندارم،ایضا حوصله درست کردنش هم.
حتی دل و دماغ نوشتن هم ندارم ،از این که نمیدونم چی باید بنویسم و چجوری الانم رو توصیف کنم بیشتر لجم میگیره،همین الانم دارم با صدای بلند آهنگ بهتر از منه علی یاسینی رو گوش میکنم و بدون این که به چیزایی که دارم مینویسم فکر کنم تایپ میکنم و متن آهنگ توی مغزم پلی میشه.
دارم روی یه پل باریک راه میرم و نمیدونم ارتفاعش چقدره، نمیدونم ارتفاعم از زمین یک متره یا صد متر،من دارم میرم جلو بدون نگاه کردن به اطرافم.
تاریخ : سه شنبه 00/12/17 | 8:32 عصر | نویسنده : pariya | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.