سلام.
از کار های همیشگی که امروز کردم حرف نیمزنم چون فرقی نکرده ،درس بوده و کلاس.
یه چنل دارم که ادمین اون چنل دانشجو پزشکیه،خیلی دختر مهربونیه،ممبر های چنلش زیاد نیستن و من زیاد بهش ناشناس میدم و باهاش حرف میزنم ،تا جایی که حس میکنم فقط منم که بهش ناشناس میدم.
خیلی دوست دارم باهاش دوست شم،امشب یه عکس از ماه توی آسمون روز گذاشت،منم از ماه توی آسمون شب عکس گرفتم و براش فرستادم.خیلی خوشحال شد و گفت میذاره چنلش،بعدش هم ازم اسمم رو پرسید که # بزنه توی چنل:)))))))
خلاصه که همین،خیلی خستم الان واقعا چشام باز نمیشه،برم یکم دیگه بخونم و بریم بخوابیم.
دوستون دارم
تاریخ : دوشنبه 00/9/22 | 9:50 عصر | نویسنده : pariya | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.