خوب نیستم. چرا باید الان تو این وضعیت باشم در صورتی که کسی که ذاتش خرابه و کثافته باید زندگی عالی و وضعیت خیلی خوبی داشته باشه؟
بعضی وقتا فکر میکنم خدا منو نمیبینه، حس میکنم کلا بیخیال من شده. میدونم میدونم منم اون آدمی که او میخواست نبودم و نیستم ولی خودش داره میبینه دارم تلاشمو میکنم که بهتر شم و بهش نزدیک تر شم. چرا تو وضعیتی که فقط او میدونه تو دلم چی هست یکم بهتر نمیکنه اوضاع رو؟
مگه من چکار کردم؟ وقتی آدمی که به معنای واقعی کثافت و بدجنسه داره با خوشحالی تمام زندگی میکنه و به خودش افتخار میکنه اینجوریه، نمیگم من ذات خیلی خوبی دارم ولی من هرچی باشم نصف ذات کثیف اونم ندارم.
نمیدونم اسمشو بذارم عدالت یا بهش بگم کارما، ولی چرا خودشو نشون نمیده چرا یه نشونه ای نمیده که حداقل ته دلم بدونم وضعیتم بهتر میشه؟
دوست ندارم هیچوقت بدبختی کسیو ببینم ولی وقتی میبینم اونا دارن چجوری زندگی میکنن و حالشون چجوریه و من دارم چکار میکنم از خودم بدم میاد.
چرا من باید همیشه تو خونه باشم و عکس مسافرتای قشنگ بقیه رو ببینم؟ چرا باید تو خونه باشم و عکس تولد رفتنای بقیه رو ببینم؟
من کجای این زندگی بد کردم به کسی که این نتیجشه؟
تاریخ : یکشنبه 00/10/12 | 11:47 عصر | نویسنده : pariya | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.