سلام عزیزانم ♥
دیروز تا عصر روز معمولی ای بود ولی از حدود ساعت 6 به بعد خیلی خوب شد،منم تا ساعت 9 بیشتر درس نخوندم و بعدش رفتیم بیرون.
امروز تولد داییمه،کسی که همیشه پشتم بوده و هوامو داشته و حدود یک ماه پیش که حالم اصلا خوب نبود و دو سه روزی کلا نبودم کسی بود که بیشتر از خانوادم حتی بهم حال خوب داد؛دیشب که تولدش رو تبریک گفتم بهم گفت بهترین کادو برای من قبولی تو توی رشته ایه که میخوای و وقتی اینو گفت من واقعا حس عجیبی بهم دست داد،تاحالا کسی اینو بهم نگفته بود و از یه ور خوشحال بودم از طرفی گفتم نکنه نتونم بهش کادویی که میخواد رو بدم....
دیشب دیر خوابیدم حدود یک بود و صبح ساعت 9 بیدار شدم،به خاطر این که دیر بیدار شدم،از 9:30 تا ساعت 3 کلا مشغول بودم و وقت استراحت نداشتم.
الانم کلاس دارم و باید برم سرکلاس.
راستی دوشنبه هم تولد بابامه:)))
تاریخ : جمعه 00/10/17 | 6:12 عصر | نویسنده : pariya | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.