سلام
از دیروز بگم بهتون ،از مسخره ترین و حوصله بر ترین روزایی که داشتم.از صبح اینجوری بودم که نمیخواستم درس بخونم ولی با خوندن درسای عقب افتاده توی فارسی و عربی خودمو تا یه جایی کشیدم.
از اون روزا بود که اصلا تموم نمیشد و لحظه به لحظه به میزان عصبانیتم بابت روز اضافه میشد و خب مشخصا زیاد درس نخوندم همونایی هم که خوندم واقعا به زور بود -_-
اما امروز خوب بود،صبح رفتم کتابخونه و خستگی ناپذیر درس خوندم و اومدم خونه و یکم استراحت کردم و دوباه شروع کردم....
امروز در مقابل دیروز حالم زمین تا آسمون فرق میکنه و از خودم احساس رضایت دارم.
فردا روز مادره،منم تا ساعت 7 کلاس دارم ولی بعدش همراه خواهرم میریم برای مامانم شیرنی و کادوی کوچیکی بخریم.یه جورایی قراره سوپرایز بشه.
راستی روز همه مادراتون مبارک و اگه خودتون مادر هستین روز خودتون مبارک.♥♥<\/h2>
ما بریم ادامه درس رو بخونیم و برنامه فردا رو بنویسیمممم.
تاریخ : شنبه 00/11/2 | 8:51 عصر | نویسنده : pariya | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.