دیشب تا حدود ساعت 12 داشتم درس میخوندم و تا رفتم بخوابم ساعت 1 شده بود،فکر میکردم صبح خواب بمونم ولی در کمال تعجب ساعت 6 بیدار شدم و خیلی هم انرژی داشتم.زودتر از بقیه روزا از خونه رفتم بیرون و واقعا آسمون قشنگ ترین حالت خودش بود، یه قرمزی و رنگ خاضی داشت که تاحالا ندیده بودم.
رفتم باشگاه ولی دوستم به خاطر کفشش نمیتونست ورزش کنه و خودم تنهایی کلی ورزش کردم و خیلی حال داد.
اومدم خونه ساعت حدود 8 بود و از اون موقع تا ساعت 5 درس خوندم،متاسفانه ساعت 5 خوابیدم تا 6:30 و امیدوارم شب خوابم ببره زود،آخه کی این ساعت میخوابه -_-
خلاصه که امروز هم روزی بود مثل هر روز فقط گفتم یکم با جزییات بیشتری حرف بزنم.
تاریخ : چهارشنبه 00/9/10 | 7:41 عصر | نویسنده : pariya | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.